لغات هندی بخش نهم

در نهمین بخش از آموزش لغات هندی در وبسایت «آکادمی آنلاین آموزش زبان هندی»، بیست لغت هندی به همراه تلفظ و ترجمه را برایتان آماده کردهام.
لغات هندی شامل: میمون، بیحاصل، قطره و…
Billi
बिल्ली
بیلّی : گربه
Bandar
बन्दर
بَندَر : میمون
Bandish
बंदिश
بَندیش : محدودیت، اجبار، گره
Banjar
बंजर
بَنجَر : بیابان، صحرا، بیحاصل، بیبار
Banafshaa
बनफ़्शा
بَنَفشا : بنفش
Bunyaad
बुनियाद
بونیاد : پایه، اساس، بنیاد
Botal
बोतल
بُتَل : بطری
Budhaa
बूढा
بودها : سالخورده، پیر، پیرمرد، سندار
Bonaa
बोना
بُنا : کاشتن، کشت و زرع کردن، نهال زدن
Boond
बूंद
بوند : قطره، تکه، قطعه
Bahaaduri
बहादुरी
بَهادوری : جرأت، شهامت، شجاعت، پُر دلی
Bahaar
बहार
بَهار : بهار، زیبایی، شکفتن
Bhaawnaa
भावना
باونا : احساس، حس، هیجان، شور
Bhaayi / Bhaay
भाई
بَهایی(بایی) / بَهای(بای) : برادر
Bhattaa
भत्ता
بَتّا : فوقالعاده، سودمند، فایدهدار (مثل فروشهای ویژه و زیر قیمت که برای خریداران حالت فوقالعاده و سودمند دارد)
Behraa
बहरा
بِهرا (بَهرا) : کَر، ناشنوا
Barosaa
भरोसा
بَرُسا : اعتماد، باور، اعتقاد، عقیده، ایمان
Bagwaan
भगवान
بَگوان : خداوند، قادر مطلق
Behen
बहन
بِهِن(بَهَن) : خواهر
Bahu
बहू
بَهو : عروس

احسان
احسانم؛ مدیر و مؤسس وبسایت «آکادمی آنلاین آموزش زبان هندی» یا همون «لرن هیندی» که شما با آدرس LearnHindi.ir میشناسیدش. کار اصلی من به هیچ وجه آموزش خط یا زبان هندی نیست و تحصیلاتمم به هیچ عنوان ارتباطی به این موضوع نداره. من تحصیل کردهی رشتهی نرمافزار و فناوری اطلاعاتم و مدرک تحصیلیمم کارشناسی ارشد فناوری اطلاعاته. طبیعتاً حوزهی کاریمم مربوط به رشتهی خودمه و در حال حاضر به عنوان توسعهدهندهی وب یا اصطلاحاً Web Developer فعالیت میکنم و به شدت به کارم علاقه دارم.