avatar
احسان

نویسنده

  • 1395/6/15
  • 0
  • 18
7 سال پیش| لغات زبان هندی

لغات هندی بخش پنجم

لغات هندی بخش پنجم

در پنجمین بخش از آموزش لغات هندی در وب‌سایت «آکادمی آنلاین آموزش زبان هندی»، بیست لغت هندی به همراه تلفظ و ترجمه را برایتان آماده کرده‌ام.

لغات هندی شامل: انگشتر، نابینا، انتها و…

Anaaj
अनाज
اَناج : غلّه، حبوبات، ذرت

Anaar
अनार
اَنار : انار

Anaadi
अनाड़ी
اَنادی : غیر حرفه‌ای، آماتور، ناشی، تازه‌کار، مبتدی

Anaamikaa
अनामिका
اَنامیکا : بی‌نام، بی‌نشان (در سانسکریت به انگشتی که حلقه را در آن می‌اندازند نیز اَنامیکا گفته می‌شود)

Anpadh
अनपढ़
اَنپَد : درس‌نخوانده، بی‌سواد

Ant
अंत
اَنت : انتها، پایان، آخر

Anjaam
अंजाम
اَنجام : نتیجه، سرانجام، عاقبت

Andaaz
अंदाज़
اَنداز : روش، رسم، طرز، شیوه، سبک

Andaa
अंडा
اَندا : تخم‌مرغ

Andar
अंदर
اَندَر : داخل، در، درون، توی

Andhaa
अंधा
اَندها : کور، نابینا، بی‌بصیرت (این رو با Andaa به معنی تخم‌مرغ اشتباه نگیرید)

Insaaf
इन्साफ
اینصاف : انصاف، بی‌طرفی

Ankoor
अंकुर
اَنکور : جوانه، سبز(سبز شدن)

Ang
अंग
اَنگ : عضو بدن، اندام

Angaaraa
अंगारा
اَنگارا : خاکستر گرم، زغال نیم‌سوز

Angrakshak
अंगरक्षक
اَنگ رَکشَک : بادیگارد، محافظ

Ungli
ऊँगली
اونگلی : انگشت

Angutaa
अंगूठा
اَنگوتا : شست، انگشت شست

Anguti
अंगूठी
اَنگوتی : حلقه، انگشتر

Angochaa
अंगोछा
اَنگُچها : کهنه‌ی بچه، حوله، دستمال، پوشک بچه، قنداق، پوشاندن

احسانم؛ مدیر و مؤسس وبسایت «آکادمی آنلاین آموزش زبان هندی» یا همون «لرن هیندی»‌ که شما با آدرس LearnHindi.ir می‌شناسیدش. کار اصلی من به هیچ وجه آموزش خط یا زبان هندی نیست و تحصیلاتمم به هیچ عنوان ارتباطی به این موضوع نداره. من تحصیل کرده‌ی رشته‌ی نرم‌افزار و فناوری اطلاعاتم و مدرک تحصیلیمم کارشناسی ارشد فناوری اطلاعاته. طبیعتاً حوزه‌ی کاریمم مربوط به رشته‌ی خودمه و در حال حاضر به عنوان توسعه‌دهنده‌ی وب یا اصطلاحاً Web Developer فعالیت می‌کنم و به شدت به کارم علاقه دارم.


دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی مشخص شده اند*